سیما غفارزاده – ونکوور
«کافه راوی» عنوان جلسات نقد و بررسی کتاب است؛ جلساتی که هفت سال پیش به همت دوستان جوان عضو باشگاه ایرانیان دانشگاه اسافیو در شهر ونکوور بنیان گذاشته شد و اکنون این فعالیت ادبی، هنری و فرهنگی پربارتر و مستمرتر از پیش همچنان ادامه دارد. در آستانهٔ یکصدمین نشستِ «کافه راوی»، گفتوگویی انجام دادهایم با وحید ذاکری که از پنج سال پیش مسئولیت این جلسات را عهدهدار بوده است.
سلام آقای ذاکری، با تشکر از وقتی که به ما دادید، لطفاً در ابتدا کمی از خودتان برای خوانندگان ما بگویید.
با سلام خدمت شما خانم غفارزاده و سپاس از فرصتی که برای این مصاحبه فراهم کردید. وحید ذاکری هستم، دانشآموختهٔ رشته برق و علاقهمند به ادبیات. ادبیات داستانی را حدود پانزده سال است که بهطور جدی دنبال میکنم با نوشتن داستان، خواندن آثار فارسی و غیرفارسی، و شرکت در نشستهای ادبی در ایران و خارج از ایران.
همت و تلاش شما در برگزاری مستمر جلسات «کافه راوی» ستودنیست. بهزودی شاهد برگزاری صدمین نشست از این جلسات خواهیم بود. این جلسات در ابتدا چگونه شکل گرفت؟ چه کسانی میتوانند در آن شرکت کنند و شرایط آن چیست؟
جلسات «کافه راوی» حوالی اکتبر ۲۰۱۰ میلادی شکل گرفت به همت مسئولان وقت باشگاه ایرانیان دانشگاه سایمون فریزر (SFU) و بهخصوص آقای امین یزدانی. البته نام جلسات در آن زمان «کافه راوی» نبود و نشستها با عنوان باشگاه کتاب ایرانیان سایمون فریزر برگزار میشد. حدود یک سال و اندی بعد، مسئولیت جلسات از آقای یزدانی منتقل شد به آقای سعید صابری و حوالی سپتامبر ۲۰۱۲ هم این مسئولیت به اینجانب رسید. البته از همان آغاز کار در نشستها شرکت داشتم و این حضور ادامه یافته تا اکنون که در آستانهٔ هفتمین سالگرد و یکصدمین نشست «کافه راوی» هستیم. در دورهٔ مسئولیت اینجانب، با کمک بیدریغ دوستان عزیز آقای محمدرضا فخرآبادی، خانم مرال دهقانی، و آقای مهران شقاقی موفق شدیم جلسات را با استمرار بیشتری برگزار کنیم. در همین دوره، نام «کافه راوی» برای نشستها برگزیده شد و همانطور که پیداست اشارهای به روایت و ادبیات داستانی دارد.
نحوهٔ برگزاری هر نشست به این صورت بوده است، که ابتدا اثری ادبی (از نویسندگان ایرانی یا غیرایرانی) انتخاب میشود و از طریق صفحهٔ فیسبوک «کافه راوی» به اطلاع علاقهمندان میرسد. نسخهٔ الکترونیک خود اثر هم از همین طریق در اختیار اعضا قرار میگیرد. بعد شرکتکنندگان اثر را خوانده و در جلسهٔ مربوطه در مورد آن به بحث و تبادل نظر میپردازند. البته کسانی که بخشی از آثار را هم خواندهاند، میتوانند در جلسات شرکت کنند (مثلاً خواندن یک داستان از سه داستانی که برای آن جلسه انتخاب شده). در نتیجه حضور برای همه آزاد است، بهشرطی که تمام کار یا بخشی از آن را خوانده باشند.
در انتخاب کتابها و نویسندهها، چه فاکتورهایی را در نظر میگیرید؟ بیشتر به نویسندگان و آثار ایرانی میپردازید یا غیرایرانی؟ در مورد آثار غیرایرانی، آیا تنها به ترجمهشدهها میپردازید یا کارهای بهزبان اصلی را نیز مد نظر دارید؟
در نشستهای «کافه راوی»، هم آثاری از نویسندگان ایرانی خوانده میشود و هم غیرایرانی. منتها شرط آثار غیرایرانی این است که ترجمهٔ فارسی آنها موجود باشد. البته اگر کسی علاقهمند باشد، میتواند اثر را بهزبان اصلی بخواند؛ این شرط کافیست اما لازم نیست. معیار کار نیز به این صورت بوده است که آثار انتخابی در حیطهٔ ادبیات جدی قرار بگیرند. منظورم از ادبیات جدی، ادبیاتی است که کمابیش توسط منتقدان بهعنوان آثاری با ارزشهای هنری و شاخصههای ادبی شناخته میشوند.
همانطور که اشاره کردید، «کافه راوی» به ادبیات جدی میپردازد. آیا در میان اینگونه آثار، جلساتی برای خواندن و نقد آثار جوانترها و خصوصاً نویسندههای ساکن شهرمان ونکوور داشتهاید؟
از نویسندههای جوان مثل آقایان حامد اسماعیلیون، امیرحسین یزدانبد، یا حامد حبیبی آثاری خوانده شدهاند. همچنین یادم میآید یک جلسه را به مناسبت روز زن در «کافه راوی» اختصاص دادیم به آثار نویسندگان زن نسل چهارم. بهعلاوه، در «کافه راوی» آثار برگزیدهٔ جشنوارههای مطرح داستاننویسی مثل تیرگان یا بهرام صادقی هم بررسی شدهاند که عموماً داستانهایی از نویسندگانی جوان و بعضاً ناشناخته بودهاند.
از نویسندگان ساکن شهر ونکوور هم، افرادی در «کافه راوی» حاضر بودهاند و آثارشان مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته، مثل آقای محمد محمدعلی که از نویسندگان شاخص و نامآشنای کشورماناند یا خانم مهین میلانی.
استقبال عمومی از جلسات «کافه راوی» چطور است؟ بهجز دوستانِ همیشه کتابخوان، آیا فکر میکنید «کافه راوی» موجب تشویق، علاقهمندی و تقویت کتابخوانی شده است؟
استقبال عمومی از برخی از جلسات «کافه راوی» بسیار بالا بوده است. بهخصوص وقتیکه خود نویسنده بهصورت حضوری یا مجازی (تماس تصویری از طریق اینترنت) در جلسه شرکت داشته است. مثلاً جلسهای که رمانی از آقای محمدعلی بررسی شد یا نشستی که اختصاص داشت به آثاری از ولادیمیر ناباکف با حضور مترجم ارزندهٔ کشورمان، خانم اکرم پدرامنیا. اما اغلب جلسات «کافه راوی» همانطور که اشاره داشتید بیشتر با حضور دوستانِ همیشه کتابخوان برگزار شده است. بهعبارتی در «کافه راوی» بسیار بیشتر به کیفیت بحثها و صحبتها بها داده میشود تا کمیت و تعداد شرکتکنندگان.
پاسخ به بخش دوم پرسشتان سخت است. به شخصه فکر میکنم نشستهای «کافه راوی» موجب تشویق و علاقهمندی به کتابخوانی میان ایرانیان ونکوور شده است. در طول نزدیک به یکصد جلسه، من افراد زیادی را دیدهام که آثار انتخابی را خواندهاند، با علاقه در بحثها شرکت نموده، و دست آخر رضایت خود را از «کافه راوی» اعلام کردهاند. بهنظرم ایجاد همین تجربهٔ لذتبخش از ادبیات برای این افراد، ترویج و تشویق کتابخوانی بوده است.
علاوه بر این، بهگمانم یکی از مهمترین دستاوردهای «کافه راوی»، ایجاد علاقهمندی به ادبیات جدی و پرورش مخاطب برای این ادبیات بوده است. فکر میکنم کسانی که در نشستهای «کافه راوی» شرکت کردهاند، دیگر دستکم توانایی تشخیص داستانِ خوب از بد را داشته باشند.
هزینهٔ برگزاری این جلسات چگونه تأمین میشود؟ آیا از حمایت افراد و سازمانهای دولتی و غیردولتی بهرهمند بودهاید؟
«کافه راوی» در تمام سالیان برگزاریاش از حمایت بیدریغ باشگاه ایرانیان دانشگاه سایمون فریزر برخوردار بوده است. از همینجا و از طرف «کافه راوی»، از تمام دستاندرکاران و عزیزان این باشگاه نهایت تشکر را دارم.
در انتها، اگر نکتهٔ ناگفتهای باقی مانده است که طی سؤالات قبلی طرح نشده، لطفاً بفرمایید.
بسیار سپاسگزارم از شما و نشریهٔ رسانهٔ همیاری که فرصت این گفتوگو را برای «کافه راوی» فراهم کرد. برقرار باشید.
با سپاس از شما برای وقتی که در اختیار ما قرار دادید و آرزوی تداوم و موفقیت روزافزون برای شما در مدیریت این امر فرهنگی.
باعث افتخاره واسمون پسر دایی عزیزم همیشه در تمامی زمینه ها موفق باشی با آرزوی بهترینها برای تو
نسي باقری
خیلی ممنون نسی جان 🙂 بسیار لطف داری. همیشه شاد باشی و پیروز و تندرست.